این چندمین باری است که طی روز های گذشته به اینجا می ایم و صفحه ای برای یک پست جدید باز می کنم اما بی آنکه چیزی بنویسم به سفیدی این صفحه خیره می شوم و از نوشتن همه نگفتنی هایم که چندین و چند بار آرام گریسته ام شان صرف نظر می کنم. میدانید اوضاع انقدر ها هم بد نیست من بدتر از این هایش را خوب پشت سر گذاشته ام اما این روزها کمی دلم کم طالقت تر شده است و در تصور ادامه هر شرایط بدی تخیلم وارد عمل می شود و بد جوری تصویر سازی می کند و آنوقت دلم برای همه می سوزد غیر از خود طفلکی ام .
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:50 توسط آبی آرامش
|